کد مطلب:1948
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:44
درباره ماركس و ماركسيسم توضيح دهيد.
كارل ماركس، از شاگردان هگل، مورخ، اقتصاددان و جامعه شناس آلماني است. وي بنيان گذار حزب كمونيست در قرن 19 ميلادي بوده است. وي در سال 1824 با همه اعضاي خانواده خود از دين يهود به مذهب پروتستان درآمد. ماركس در دانشگاههاي بن و برلين به تحصيل فلسفه پرداخت و تحت تأثير فلسفه هگل قرار گرفت. ماركس در زمينه فلسفه و تاريخ و اقتصاد تأليفات بسيار دارد.
او در سال 1864 در اجتماع بين المللي كارگران فعالانه شركت كرد و در حل اختلافات كارگران دخالت كرد.
از اصول ماركسيسم، ماديت تارخي يا تعبير اقتصادي تاريخ است؛ يعني اقتصاد در حوادث تاريخي نقش اساسي دارد. اقتصاد اصل است و سياست و قانون و عقايد و مؤسسات اجتماعي و دين و هنر همه رو بناهاي آن هستند. اينها همه، با تغيير تدريجي اساس اقتصادي به طور ناگزير در تغييرند، ماركسيسم مدعي نيست كه افكار و عقايد هيچ گونه تأثيري در جريان تاريخ ندارد، ولي مدعي است كه افكار و عقايد، عامل مستقل نيستند، بلكه ميتوانند اثرات گستردش اقتصادي را به ظهور حوادث و وقايع پيوند دهند.
ماركس معتقد بود كه در اجتماع، نافع، طبقات مختلف با هم تضاد و تباين كلي دارند و نفع مشتركي ندارند. در مبارزه طبقه كارگر بر ضد سرمايه داري، نظام سرمايه داري بايد به طور كلي از بين برود و طبقه كارگر حاكم مطلق بر سرنوشت خود باشد.(1) از اين رو قائل به لغو مالكيت خصوصي شد. لازمه آن اين بود كه هيچ كس مالك اموال خود نباشد، هر كس به اندازه توان خود كار كند و به اندازه نياز بخورد.
اين نظريه صحيح نيست و آثار مخربي در جامعه بشري به جا ميگذارد. از اين رو اسلام هم طرفدار مالكيت خصوصي است و هم تربيت ايماني و اخلاقي دارد. اسلام راه درآمد غير مشروع و ظالمانه را بسته است. از اين رو نيازي نيست كه مالكيت خصوصي را الغا كنيم. ثانيا: اسلام طرفدار تقويت بنيه اقتصادي است اما نه به عنوان اين كه اقتصاد، هدف اصلي است. اسلام اقتصاد را يك ركن از اركان حيات اجتماعي ميداند و آن را مبتني بر درآمد مشروع ميداند، درآمد مشروع از نظر اسلام يعني درآمدي كه از طرفي محصول فعاليت شخصي باشد و جنبه استثمار ديگران را نداشته باشد و از طرف ديگر مصرف آن مفيد باشد و به تعبير فقها منفعت محلله داشته باشد. بنا به تربيت اسلامي هيچگاه از راه مشروع، يك شخص مالك صد پارچه ملك نميشود. در حديث است: ده هزار درهم از راه مشروع براي يك نفر جمع نميشود. البته اين نسبت به زمان صدر اسلام بوده است. هميشه درآمد مشروع حد معيني دارد.(2)
بنابر اين هر كس مالك كار و تلاش سالم خود است و انسانيت و اخلاق و تربيت اسلامي زيربناي شخصيت انسان است.
پي نوشتها:
1 - دائره المعارف بزرگ فارسي، ج 3، ص 2578.
2 - مرتضي مطهري، مباني اقتصاد اسلام، ص 208، با تلخيص.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.